کد مطلب:231609 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:171

احتجاج امام رضا با ابوقره
5 - صفوان بن یحیی گوید ابوقره دوست جاثلیق از من خواست او را خدمت حضرت رضا (ع) ببرم، از حضرت اذن گرفتم و او اجازه داد.

هنگامی كه ابوقره خدمت امام سلام الله علیه رسید و مقابل آن جناب قرار گرفت زمین را بوسید، و گفت در دین ما چنین آمده كه در برابر بزرگان و اشراف این طور تعظیم كنیم.

سپس گفت: خداوند شما را حفظ كند فرقه ای ادعائی دارند و گروهی دیگر ادعای آنها را تصدیق می كنند، در این باره چه نظری دارید؟

فرمود ادعای آنها درست است، بار دیگر پرسید گروهی دیگر نیز ادعائی دارند و كسی ادعای آنان را تصدیق نمی كند، در این باره چه می فرمائید؟ فرمودند: برای این دسته چیزی نیست.

ابوقره گفت ما مدعی هستیم كه عیسی روح خداوند و كلمه ای است كه از طرف او القاء شده، و مسلمانان نیز در این باره با ما موافق هستند، و از طرف دیگر مسلمانان مدعی می باشند كه محمد صلی الله علیه و آله پیغمبر خداوند است، و لیكن ما با آنها موافقت نكرده ایم و ادعای آنها را قبول نداریم، مورد موافقت طرفین بهتر است از ادعای یك طرف و عدم پذیرش از طرف دیگر

حضرت رضا علیه السلام فرمود: اسم شما چیست؟ گفت: یوحنا، فرمود ای یوحنا ما به آن عیسی ایمان داریم و او را روح الله و كلمه خداوند می دانیم كه به محمد صلی الله علیه و آله ایمان آورده باشد و به نبوت او مژده داده، و معترف باشد كه بنده خداوند است، و اگر عیسی غیر از این باشد و یا آن طور كه شما به آن معتقد



[ صفحه 620]



هستید. و او را خدا می دانید ما از همچه عیسی بیزاری می جوئیم و او را قبول نداریم و هرگز شما را تصدیق نمی كنیم.

در این هنگام ابوقره متوجه صفوان شد و گفت: برخیز برویم ما از این مجلس سودی نبردیم.